پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

دنیا فرصت کوتاهی است برای کشف کردن...

آخرین نظرات

این سوالی است که گه گاه در پاسخ به بسیاری از دغدغه‌ها می‌شنویم. 

جامعه شناسی در زمنیه یک ویژگی فرهنگی نامناسب تحقیق می‌کند و بارها با این بازخورد مواجه می‌شود که: "حالا مگه این مشکل اصلی مملکت است؟"

خبرنگاری به صورت تخصصی پیگیر اخبار یک حوزه خاص است و واکنش قشر وسیعی از جامعه نه نفی و مخالفت است و نه پگیری و نه حتی سکوت. بلکه با انگیزه و پشتکاری فراوان مداوم این نکته را به او متذکر می‌شوند که: "این موضوع مشکل اصلی جامعه نیست و چرا به آن می‌پردازی؟" و این استدلال به نظرشان کافی است برای اهمیت ندادن به بسیاری از مشکلات.

سوال مهمی که پیش می‌آید این است که آبا باید موضوعی، برای همه‌ی جامعه فراگیر و حیاتی باشد تا بدان پرداخته شود؟

حتی در انتخابات کمتر به مسائل فرهنگی و آموزشی پرداخته شد با این استدلال که موضوع بحرانی کشور افتصاد است و به نظر می‌رسد همگی هم از این تمرکز راضی هستند.

بله در شرایط بحرانی احتمالاً این استدلال تا حدودی قابل دفاع است. اما حتی در شرایط بحرانی هم از هر کسی با هر علاقه و تخصصی انتظار می‌رود تنها به بهبود بحران بپردازد؟ اصلاٌ آیا می‌توان به مسائل دنیای امروز این‌طور مستقل و جدا از هم نگاه کرد؟

ممکن است بگویید خب بهتر است تا همه‌ی نیرو و توانمان را برای حل موضوع و چالش اصلی جامعه که حیاتی‌تر و فراگیرتر است اختصاص دهیم تا این‌که این نیرو پراکنده گردد. اما آیا این استدلال در جهان تخصصی امروز می‌تواند مصداق داشته باشد؟ بهتر  نیست هرکسی در هر زمینه‌ای که تخصص و وعلاقه اوست برای بهبود اوضاع تلاش کند؟ و دیگران نیز به جای صرف انرژی خود برای گوشزد مکرر به او که: "مشکل اصلی جامعه این نیست"، کار آن حوزه را به کاردانش بسپارند و خودشان هم مشغول زمینه تخصصی خودشان شوند. اصلاٌ دغدغه بسیاری از افراد ممکن است با دغدغه طیف کوچکی از جامعه همسو باشد و ما حتی باید از این موضوع خوشحال باشیم که مشکلات اصلی سایه روی سایر دغدغه‌ها که برای بخشی از جامعه حیاتی‌ است نینداخته و هستند افرادی که تخصصی به ‌آن‌‌ها می‌پردازند.

در اقتصاد هم همین اتفاق می‌افتد. مگر همه کارخانه‌ها به تولید مایحتاج حیاتی جامعه می‌پردازند؟ مگر وقتی کمبود یک محصول داریم، می‌توان از همه کارخانه‌های سراسر کشور انتظار داشت همان یک محصول را تولید کنند؟ یا هر کارخانه‌ای ظرفیت و امکانات مربوط به خود را دارد و همزمان یکی به آسیاب گندم و یکی به تولید جوراب می‌پردازد.

این مساله در حوزه فعالیت‌های اجتماعی هم فرقی نمی‌کند.

با این‌گونه استدلال‌ها دغدغه‌های اجتماعی و آموزشی بسیاری را کم اهمیت جلوه ندهیم. 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی