پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

دنیا فرصت کوتاهی است برای کشف کردن...

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زنان» ثبت شده است

چند وقت پیش یکی از دوستانم صفحه‌ای را در اینستاگرام معرفی کرد. اینستاگرام را اغلب فضای استراحت و تفریح می‌دانم و شاید گاهی تأملی گذرا. خصوصاٌ به دلیل ظرفیت‌های محدود اینستاگرام در انتشار متن و همچنین عکس محور بودنش. بنابراین با اینکه چندان امیدی نداشتم که داستان‌های نوشته شده در صفحات اینستاگرامی مطلب با ارزشی برای صرف وقت داشته باشند، اما به علت شناختی که از دوستم دارم، می‌دانستم حتماٌ ارزش بررسی کردن را دارد و شروع به خواندن پست‌هایش کردم.


صفحه خانم تامیلا پاشایی، دانشجوی دانشگاه کلمبیا که در سال گذشته به عنوان تاثیرگذارترین زن نیویورک انتخاب شده است. تامیلا داستان زندگی و فراز و فرودهای باورنکردنی مسیرش را در صفحه خودش می‌نویسد. داستان زنی که در 19 سالگی ازدواج سنتی کرده است، به  همین دلیل دانشگاه نرفته است. بعد از 13 سال زندگی عذاب آور که شامل شکنجه‌های فیزیکی هم می‌شده است، از همسرش جدا شده، به آمریکا مهاجرت کرده و بعد از این وقفه طولانی دوباره در راه ادامه تحصیل قدم نهاده است. با وجود دوری از تنها فرزندش و فشارهایی که به واسطه دریافت بورسیه و تامین مخارجش تحمل می‌کرده به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب شده و حالا قصه الهام بخش زندگی‌ش را در صفحه‌ش نقل می‌کند. داستان‌هایی که با خواندنشون از پشتکار و جنگیدنش  لذت بردم، گاه اشک ریختم، خندیدم، به فکر فرو رفتم، گاه افتخار کردم و امیدوار شدم. با وجود نقاط ابهام و سوال برانگیزی که در داستانش وجود دارد، معتقدم نوشته‌های تامیلا ارزش کتاب شدن و خوانده شدن را دارد. خانم گیل شیهی قرار است در آخرین کتابشون با عنوان شهامت داستان زندگی تامیلا را شرح دهند. داستان الهام بخشی که از قدرت آدمی در تغییر مسیر زندگی‌ش و تحقق دادن به رویاهایش حرف می‌زند.

 

موارد زیادی در این نوشته‌ها توجهم را جلب کرد یکی از آن‌ها وجود انجمنی به نام «زنان تأثیرگذار» است. در چند قسمت از نوشته‌هایش به انجمنی تحت عنوان انجمن زنان تأثیرگذار اشاره کرده است. یکبار در شیگاکو در بین 10 دانشجوی زنی بوده است که به واسطه این انجمن به دیدار و شرکت در جشنی با همراهی زنان موفق شیکاگو از جمله شهردار رفتند. یکبار هم به عنوان تاثیرگذارترین زن در نیویورک انتخاب شده است. 

کنجکاو شدم، اندکی تحقیق کردم و دیدم که این انجمن، مردمی است. جایزه 20 هزار دلاری می‌دهد. با دانشگاه‌ها ارتباط دارند و برترین دانشجویان زنشان را انتخاب می‌کند و حمایت می‌کند. مثلاٌ یک نفر از اعضای این انجمن رئیس بانک مرکزی امریکاست و در دیدارهای این انجمن با اعضای انتخاب شده‌، حضور دارد.

وقتی از تلاش برای حقوق برابر زن و مرد صحبت می‌کنیم، وجود چنین انجمن‌هایی بسیار می‌توانند مفید باشند و به رشد بسیاری از زنان  با شرایط تامیلا، کمک کنند. نمی‌دانم آیا مشابه چنین انجمنی برای مردان هم وجود دارد یا نه، یا اصلاٌ لازم است وجود داشته باشد یا نه. اما می‌دانم تأثیر چنین انجمنی و فقط ارتباطات شکل گرفته در آن، بسیار بیشتر از قانون‌های خنده‌داری است که گه گاهی در ایران با نام حمایت از زنان می‌شنویم. نمونه‌اش همین که چند وقت پیش صحبتش بود که سن بازنشستگی زنان را پس از 25 سال کار (به جای 30 سال) کنند. بدون توجه به هزینه‌ای که برای صندوق‌های بازنشتگی می‌تواند داشته باشد، یا اثر معکوسی که در کاهش نرخ استخدام زنان می‌تواند بگذارد. تصور می‌کنم اگر تامیلا پس از جدایی از همسرش در همین‌جا می‌ماند و به تحصیلش ادامه می‌داد، احتمالاً فرصت چنین درخشش‌هایی برایش وجود نداشت. این اعتماد به نفس درش شکل نمی‌گرفت و فرزندش به چنین مادری افتخار نمی‌کرد. شاید حتی در فشار مخالفت‌ها و دخالت‌هایی که اینجا در زندگی زنان بعد از طلاق وجود دارد، هرگز موفق به ادامه تحصیل نمی‌شد. در چنین موقعیت‌هایی وجود چنین انجمن‌های مردمی و حتی کمک‌های غیرمالی آن‌ها می‌تواند انگیزه‌ی ادامه مسیر و پیگیری رویاهایشان را تقویت کند. امیدوارم روزی چنین فرصت‌هایی در ایران نیز ایجاد شود.