پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

دنیا فرصت کوتاهی است برای کشف کردن...

آخرین نظرات

burden

در دو سه سال گذشته، همزمان درگیر کار تمام وقت با مسئولیت و ساعت کاری زیاد، دانشگاه و پایان نامه بودم و چندان فرصت کافی برای رسیدگی به برخی کارها، مطالعه و خودآموزی آن‌چنان که دلم می‌خواسته، نداشتم. بعد از پایان دوره ارشد و تا حدودی سر و سامان دادن پروژه‌ها در شرکت، چند ماهی است ساعت کاری خودم را هم کمتر کرده‌ام تا به برخی فعالیت‌ها و پیگیری جدی‌تر مطالعاتم بپردازم.

جدا از ساعاتی که برای خودآموزی و مطالعه در نظر گرفتم، چندین میکرواکشن هم برای عادت سازی به برنامه روزانه‌م اضافه کردم. کم کم به تعداد این میکرواکشن‌ها اضافه شد و حالا طوری شده که بخش عمده زمانم صرف انجام چندین و چند میکرواکشن در زمینه‌های مختلف می‌شه! و مطالعات تخصصی‌م زمان کمتری رو به خودش اختصاص می‌ده. میکرواکشن‌هایی که هرکدوم مفید و مهم هستند و به تنهایی زمان زیادی هم نیاز ندارند. 

امروز که پیشرفتم در یک ماه گذشته را بررسی می‌کردم، چندان از نتیجه‌ راضی نبودم. حقیقت اینه که عادت‌های مختلفی را در جهت زندگی در تعادل در این یک ماه برای خودم ساختم. اما گمان می‌کنم همه این‌ها به قیمت کمتر وقت گذاشتن برای موضوع اصلی است! 

می‌دانم که زندگی در تعادل یعنی معمولی بودن و اگر می‌خواهم در زمینه‌ای معمولی نباشم باید از این تعادل خارج شوم. 

امروز تصمیمم را گرفتم. این میکرواکشن‌های مفید، که به نظر می‌رسه وقت چندانی نمی‌گیرند، توجه و تمرکز من را در طول روز پراکنده می‌کنند و این دقیقاً چیزی است که در حال حاضر اصلاً به آن نیاز ندارم. جمله‌ی زیر را که در خبرنامه‌های متمم خوانده بودم، نوشتم و به دیوار زدم: «اگر خیلی چیزها برایتان مهم است، احتمالاً هیچ چیز برایتان مهم نیست.» و بخش‌هایی از کتاب The dip ست گادین را که علامت‌گذاری کرده بودم، مجدداٌ مرور کردم. با اینکه در زمینه ساخت برخی عادت‌های مفید، موفق بودم، تصمیم گرفتم از هفته‌های آتی این میکرواکشن‌های روزانه را به جز یکی دو مورد حذف کنم و زمان بیشتری را به مسیر اصلی اختصاص بدم. 

راستش حتی همین تصمیم هم پیش از اجرا آرامش زیادی برایم داشته و انگار بار سنگینی از دوشم برداشته شده است. بار سنگینی از مجموع چندین بار کوچک که به تنهایی به چشم نمی‌آمدند. بنابراین تصمیم دارم تا تابستان آینده، اکثر توجه و زمانم را روی یک موضوع متمرکز کنم. می‌دانم این کار ساده‌ای برای من نخواهد بود. تا جایی که یادم می‌آید، اکثر اوقات همین‌طور بودم، چندین و چند کار را همزمان پبش می‌بردم و تا حدودی هم موفق بودم. به نظرم اصلاً مشکل کار همینجا بود. نمی‌دانم اگر در تمام طول آن زمان‌ها توجه و انرژی‌م را متمرکز کرده بودم الان چه چیزهایی فرق می‌کرد.

تصمیم داریم این بار این کار را بکنم.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی