پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

ثبت افکاری که عموماً در پیاده‌روی‌های روزانه، در تلاش برای درک خودم و محیط اطراف به ذهنم می‌رسند.

پیاده‌روی روزانه من

دنیا فرصت کوتاهی است برای کشف کردن...

آخرین نظرات

پیش‌نوشت: در این متن قرار نیست شعارهای حقوق برابر زن و مرد بنویسم و یا تبلیغات فمنیستی کنم. تنها قصد دارم به عنوان یک زن فعال در فضای کاری جامعه ایرانی، از خاطرات خودم، برخوردهای دیگران و خودم  بگم.

خاطره: 4 ماهی بود ازدواج کرده بودم قصد تغییر شغل داشتم و برای مصاحبه به یکی از شرکت های بزرگ و موفق ایران در زمینه کاری خودم رفتم، مصاحبه کاملاً خوب پیش رفت و همه چیز خوب به نظر می‌رسید. در حالی که سوال‌های تخصصی رشته و کاری رو جواب می دادم با این سوال مواجه شدم که قصد داری کی بچه دار بشی؟ من که حتا خودم هم هنوز به این موضوع فکر نکرده بودم و انتظار چنین سوالی رو نداشتم، جا می خورم و با شتاب جواب میدم: "نه حالا حالاها! من تازه ازدواج کردم!" مصاحبه کننده با لبخند رضایتی جواب می‌ده: "خوبه! چون این موضوع در استخدام خانم‌های متاهل برای شرکت خیلی اهمیت داره، به هرحال شرکت دوست نداره مثلاً 6 ماه بعد از استخدام یک نیروی تازه، بره برای مرخصی زایمان و تازه بعدش هم دردسرهای مادر شدن و زود رفتن." با اینکه به نظرم این جواب منطقی اومد اما حس بسیار بدی از شنیدنش داشتم. مصاحبه تموم میشه از محل مصاحبه یه مسافت نسبتاً طولانی رو پیاده‌روی می‌کنم و مداوم به این موضوع فکر می‌کنم. در ذهنم می‌گذره که خب راست می‌گن! حق دارن! پس من الان تبدیل شدم به یک گزینه نه چندان جذاب برای استخدام! یک گزینه که ممکنه همین روزا یهو 6 ماه مرخصی باشه و بعد از اون هم کارایی‌ش کاهش پیدا کنه. از اون روز یک عجله شدید در یادگرفتن و پیشرفت شغلی و گذروندن یه سری آزمون‌هایی که چند وقتی تو فکرشون بودم، در من شکل گرفت! انگار که قراره در کمتر از چند سال دیگه زندگی من تموم شه و برای انجام دادن هرکاری که می خواهم انجام بدم فقط یک مدت محدود زمان دارم و بعد دیگه هیچ کنترلی روی زندگیم نخواهم داشت!

چند ماه بعد از این ماجرا یکی از دوستانم که در آمریکا در شرکت ماکروسافت به عنوان Data scientist کار می‌کنه به ایران اومد. تعریف می‌کرد که هم قصد به دنیا آوردن بچه دوم و هم تغییر شغل داره، ازش پرسیدم داشتن بچه تاثیری رو استخدامش در جای جدید نداره؟ جواب داد: "نه؟ چرا؟" ماجرا رو توضیح دادم. با تعجب گفت: "اصلاً در مصاحبه استخدامی اجازه پرسیدن هیچ سوال شخصی ندارن! حتا اینکه متاهلی یا نه! چه برسه به بچه! تازه اگر مشخص بشه به این دلیل استخدام نشدی می‌تونی شکایت کنی!" عجیب تر اونکه می ‌گفت ما خودمون هم حتا از همکارامون نمی‌پرسیم! و من الان نمی دونم همکارام بچه دارن یا نه!

درک چنین شرایط و موقعیتی خیلی برام عجیب بود، اول فکر کردم قانون چه‌قدر از در جهت حمایت از زن‌ها نوشته شده. بعد فکر کردم علاوه براینکه این موضوع به نفع زن‌ها و حتی مردها است و اجازه نمی‌ده شرایط زندگی شخصی رو آینده شغلی و کاریشون تاثیر بذاره، به نظرم به نفع کارفرما هم هست! قطعاً هیچ کس از کارفرمایی که نمی‌دونه کارمند چه شرایطی در زندگی شخصی داره انتظار نداره که مثلاً در ساعات کاری و مرخصی باهاش راه بیاد! قانون مشخصه هرکی در چارچوب قانون رفتار می‌کنه و در نتیجه رفتار هر دو طرف در حوزه حرفه‌ای باقی می‌مونه.


پی نوشت: استریوتایپ، به منعی پیش‌داوری در مورد افراد بر اساس گروه یا جامعه‌ای است که به آن تعلق دارند. اگر دوست دارید راجع به این خطای ذهنی بیشتر بدونید می‌تونید به درس استریوتایپ: معتقد به آن هستید یا قربانی آن؟ از مجموعه درس‌های مبانی رفتار سازمانی در سایت آموزشی متمم مراجعه کنید. برای دیدن این درس باید کاربر ویژه متمم باشید که اگر نیستید توصیه می‌کنم همین الان اقدام کنید :) 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی